ژانر |
عاشقانه ،
کمدی
|
رده سنی |
|
سال ساخت |
1386
|
رضا پس از دو سال نامزدی با رویا و بعد از مدت ها بیکاری، در روزنامه ای مشغول به کار می شود و با خوش حالی با رویا تماس می گیرد تا قرار عروسی را بگذارند، اما رویا با او برخورد سردی می کند، چون تحت تأثیر حرف های مادرش با جوانی پول دار به نام مسعود که در دنیای مد فعالیت دارد نامزد کرده و می خواهد با او به شمال برود. هرچند رویا به رضا قول می دهد که نامزدی اش را با مسعود به هم بزند، رضا برای پاییدن آن دو به شمال می رود و از یک بنگاه معاملات ملکی در منطقه، ویلایی مشرف به خانه آن دو می خواهد. در بنگاه دختری به نام سارا هم حضور دارد که او هم همان خانه را می خواهد. معلوم می شود که سارا قبلاً با مسعود نامزد بوده و می خواهد که جلوی ازدواج مسعود با رویا را بگیرد. به این ترتیب رضا و سارا هدف مشترکی پیدا می کنند که آن هم جلوگیری از ازدواج مسعود و رویاست. هر دو در همان ویلا ساکن می شوند و سارا در خانه آنها دوربین مخفی کار می گذارد و کم کم موفق می شوند اعتماد رویا به مسعود را از بین ببرند. تلاش مسعود برای جلب رضایت رویا راه به جایی نمی برد، اما رضا هم دیگر آن احساس سابق را نسبت به رویا ندارد و از سوی دیگر سارا نیز قصد دارد به رویا ثابت کند که مسعود او را واقعاً دوست دارد. رضا و سارا که در این مدت با هم بوده اند، احساس می کنند که به هم علاقه مند شده اند...
رضا پس از دو سال نامزدی با رویا و بعد از مدت ها بیکاری، در روزنامه ای مشغول به کار می شود و با خوش حالی با رویا تماس می گیرد تا قرار عروسی را بگذارند، اما رویا با او برخورد سردی می کند، چون تحت تأثیر حرف های مادرش با جوانی پول دار به نام مسعود که در دنیای مد فعالیت دارد نامزد کرده و می خواهد با او به شمال برود. هرچند رویا به رضا قول می دهد که نامزدی اش را با مسعود به هم بزند، رضا برای پاییدن آن دو به شمال می رود و از یک بنگاه معاملات ملکی در منطقه، ویلایی مشرف به خانه آن دو می خواهد. در بنگاه دختری به نام سارا هم حضور دارد که او هم همان خانه را می خواهد. معلوم می شود که سارا قبلاً با مسعود نامزد بوده و می خواهد که جلوی ازدواج مسعود با رویا را بگیرد. به این ترتیب رضا و سارا هدف مشترکی پیدا می کنند که آن هم جلوگیری از ازدواج مسعود و رویاست. هر دو در همان ویلا ساکن می شوند و سارا در خانه آنها دوربین مخفی کار می گذارد و کم کم موفق می شوند اعتماد رویا به مسعود را از بین ببرند. تلاش مسعود برای جلب رضایت رویا راه به جایی نمی برد، اما رضا هم دیگر آن احساس سابق را نسبت به رویا ندارد و از سوی دیگر سارا نیز قصد دارد به رویا ثابت کند که مسعود او را واقعاً دوست دارد. رضا و سارا که در این مدت با هم بوده اند، احساس می کنند که به هم علاقه مند شده اند...